سایه شب

سایه‌ای برای حرف های ناگفته

تبلیغات تبلیغات

چرا آخه؟😭

دیشب به مامانم میگم من سال بعد که 18 سالم بشه فرداش میرم یه سر تنهایی شمال و برای اولین بار ببینم. میگه که چه غلطا؟ تنهایی بری شمال؟ تو دختری‌ها! تو دانشگاهی شهر دور قبول بشی نمی‌ذارم بری. خیلی بهم برخورد این حرف و منم که همیشه منتظر یه تلنگرم که عصبی بشم، عصبی شدم بعد بهش گفتم چرا؟ مگه فرق من با پسر، با داشت که می‌ره اینور اونور چیه؟ اون موقع دیگه به سن قانونی هم رسیدم و اختیارم با خودمه نه تو. میگه بازم نه تو دختری اون پسره! بعد هی من میگم هی اون میگه
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها